مقدمه و هدف: با تأسیس اولین واحد فراهم آوری اعضای پیوندی کشور در سال ۱۳۷۰ اولین کوردیناتورها یا همان هماهنگ‌کنندگان اهدای عضو تعیین شدند. رضایت گیری از خانواده فرد مرگ مغزی، یکی از مهم ترین وظایف کوردیناتورها است. از اینرو دوره‌های آموزشی متعدد ملی و بین المللی برای دستیابی به نرخ بالای رضایت گیری برای این کوردیناتورها برگزار میشود. این مطالعه سعی دارد به بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی کوردیناتورها بر میزان موفقیت شان در رضایت گیری بپردازد.

روش اجرا: در ابتدا از ۹۹ نفر از کوردیناتورهای رضایت گیر کشور که در دسترس بودند اطلاعات پایه از جمله سن، تحصیلات، سابقه فعالیت و حضور کوردیناتورها در دوره‌های آموزشی ملی و بین المللی از طریق تلفن دریافت شد. سپس میزان موفقیت کوردیناتور با تعریف نسبت تعداد رضایت گیری موفق به تعداد کل موردهای مرگ مغزی که هر کوردیناتور برای کسب رضایت آن‌ها اقدام کرده است، تعیین شد. همچنین تست روانشناسی ۱۶ عاملی کتل بر روی همه کوردیناتورها، جهت تعیین ویژگی هایی نظیر برون‌گرا یا درون‌گرا بودن کوردیناتور، انجام شد. سپس با روش رگرسیون تاوانیده، اثر هر یک از عوامل بر موفقیت کوردیناتورها در رضایتگیری، سنجیده شد.

نتایج: نتایج نشان داد که در میان همه عوامل فردی و شخصیتی کوردیناتورها، داشتن تحصیلات تکمیلی، سابقه فعالیت، سرزندگی و متکی به نفس بودن ارتباط معناداری با موفقیت آنها دارند (p<0.05). از این رو می توان گفت کوردیناتوری که دارای تحصیلات تکمیلی است، سابقه فعالیت در این زمینه را دارد و سرزنده و متکی به نفس است، دارای بالاترین شانس موفقیت در رضایت گیری از خانواده های افراد مرگ مغزی است.

نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان می دهد که انجام برخی تست های روان شناختی در کنار سایر ویژگی های فردی، می تواند در زمان جذب کوردیناتورها در واحدهای مختلف فراهم آوری اعضای پیوندی، باعث بالا رفتن شانس موفقیت این افراد در رضایتگیری از اعضای خانواده فرد مرگ مغزی، افزایش تعداد اعضای پیوندی و در پایان نجات جان تعداد بیشتری از بیماران گردد.

 

این طرح به عنوان پایان نامه دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت.